معنی شعر درس اول فارسی دهم چشمه و سنگ :

نوشته شده توسط:عباس یوسفی | ۰ دیدگاه

در این قسمت برای شما معنی شعر درس اول فارسی دهم با عنوان چشمه و سنگ رو قرار دادیم ! این شعر رو حتما باید با تمامی آرایه هاش خوب خوب خوب یادبگیرید تا بتونید تو امتحانات و پرسش های معلم ها و تست ها ازش بر بیاید ! همچنین از معلما خواهش میکنیم از شعر رو به صورت کامل و جامع ! به بروبَچز درس بدن تا خوب یادبگیرن 

 . خب وقت رو تلف نکنیم و بریم سراغ معنی شعر درس اول فارسی دهم چشمه و سنگ !

معنی شعر درس اول فارسی دهم چشمه و سنگ :

?گشت یكی چشمه ز سنگی جدا    غلغله زن ، چهره نما ، تیز پا

قلمرو فکری :چشمه ای پرخروش و مغرور و شتابان از زیر سنگ به جریان افتاد.

قلمرو ادبی :چهره نما :کنایه از عبور کردن با غرور و تفاخر

قلمرو زبانی : چهره نما : خود نما

?گه به دهان بر زده كف چون صدف    گاه چو تیری كه رود بر هدف

قلمرو فکری : گاهی کفی چون صدف سفید بر دهن گرفته و گاهی چون تیر بسوی هدف سریع می رفت.

قلمرو ادبی :کف بر دهان زدن :کنایه از سفیدی
تیر برهدف : کنایه از سریع و مستقیم رفتن
چون صدف : تشبیه
جناس : صدف و هدف
تناسب : دهان و کف

?گفت : درین معركه یكتا منم
تاج سر گلبن و صحرا منم

قلمرو فکری :چشمه گفت: من در این معرکه یکتا و یگانه هستم و مایه ی افتخار گلبن و صحرا می باشم.

قلمرو ادبی :تاج سر بودن : کنایه از مایه ی افتخار
تاج و سر / گلبن و صحرا : تناسب
سر گلبن و صحرا : تشخیص
گلبن مجاز از : باغ

قلمرو زبانی:
معرکه : میدان
گلبن : بوته گل

? چون بدوم ، سبزه در آغوش من    بوسه زند بر سر و بر دوش من

قلمرو فکری :وقتی به راه می افتم سبزه در آغوشم قرار می گیرد و بر سر و دوش من بوسه می‌زند.

قلمرو ادبی : سر و دوش: تناسب
دویدن و بوسه زدن سبزه: تشخیص
بر ،سر و در : جناس

?چون بگشایم ز سر مو ، شكن     ماه ببیند رخ خود را به من

قلمرو فکری :اگر موج نداشته باشم و آرام باشم ماه رخ خود را در من می بیند.

قلمرو ادبی :شکن : استعاره از موج
مو : استعاره از آب چشمه
(دانش آموزان هنوز استعاره نياموخته اند . پس گفتن آن ضروری نیست )
مصراع اول :کنایه از آرام شدن
مو و شکن :تناسب
بیت دارای تشخیص و تشبیه پنهان است.

معنی شعر درس اول فارسی دهم چشمه و سنگ :

قلمرو زبانی :
شکن : تاب و پیچش مو

?قطره ی باران ، كه در افتد به خاك     زو بدمد بس كوهر تابناك
?در بر من ره چو به پایان برد     از خجلی سر به گریبان برد

قلمرو فکری :وقتی قطره ی باران روی زمین می افتد گل‌ها و گیاهان زیادی را می رویاند اما وقتی در دامن من (چشمه) می افتد خجالت زده و محو می‌شود.

قلمرو ادبی معنی شعر درس اول فارسی دهم :
خاک:مجاز گوهر : مجاز
(مجاز در درس نهم مطرح می شود پس آموزش آن در این درس ضرورتی ندارد )
ره به پایان بردن و سر به گریبان بردن : کنایه
در و بر:جناس سرقطره :تشخیص

بیت شش تلمیح به باور عامیانه : تبدیل قطره به در

?ابر ، زمن حامل سرمایه شد     باغ ،‌ز من صاحب پیرایه شد

قلمرو فکری :سرمایه ی ابر از منست و زیبایی باغ به سبب وجود منست.

قلمرو ادبی :
باغ و پیرایه :تناسب
سرمایه ی ابر- پیرایه ی باغ : تشخیص

?گل ، به همه رنگ و برازندگی      می كند از پرتو من زندگی

قلمرو فکری :زندگی گل با همه ی رنگارنگی و زیبایی از وجود منست.

قلمرو ادبی :
نغمه ی حروف: گ
زندگی گل :تشخیص
پرتوی من :تشبیه پنهان
از پرتو کسی زیستن : کنایه از نیازمند او بود

?در بن این پرده ی نیلوفری          كیست كند با چو منی همسری ؟

قلمرو فکری معنی شعر درس اول فارسی دهم :در زیر این فلک نیلوفری(آسمان ) چه کسی میتواند با من رقابت کند؟!

قلمرو ادبی :پرده ی نیلوفری : کنایه از : فلک و آسمان
همسری کردن: کنایه از برابری و رقابت
بیت دارای اغراق و استفهام انکاری نیز می باشد.
قلمرو زبانی :
همسری : برابری

?زین نمط آن مست شده از غرور       رفت و ز مبدا چو كمی گشت دور
?دید یكی بحر خروشنده ای      سهمگنی ، نادره جوشنده ای

قلمرو فکری :بدین‌گونه آن مست شده از غرور (چشمه) رفت و وقتی کمی از سرچشمه خود دور شد، دریای خروشنده ،ترسناک و جوشنده‌ای دید.

?نعره بر آورده ، فلك كرده كر     دیده سیه كرده ،‌شده زهره در

قلمرو فکری :از صدای خروش دریا گوش فلک کر شده و بسیار ترسناک بود و مایه ی تعجب شده بود.

قلمرو ادبی :
نعره ی دریا :تشخیص
در و کر: جناس
دیده سیه کردن: کنایه از خشمگین شدن یا متحیر شدن
زهره پاره شدن : کنایه از ترسیدن

?راست به مانند یكی زلزله       داده تنش بر تن ساحل یله

قلمرو ادبیمعنی شعر درس اول فارسی دهم  :مانند زلزله :تشبیه تن ساحل و دریا :تشخیص
قلمرو زبانی معنی شعر درس اول فارسی دهم :
یله : تکیه (در این بيت)

?چشمه ی كوچك چو به آنجا رسید         وان همه هنگامه ی دریا بدید
?خواست كزان ورطه قدم دركشد          خویشتن از حادثه برتر كشد

قلمرو ادبی :نغمه ی حروف : ه
دیدن و قدم درکشیدن برای چشمه: تشخیص
قدم در کشیدن : کنایه از عقب نشینی

قلمرو زبانی : ورطه : گرداب ،مهلکه

?لیك چنان خیره و خاموش ماند         كز همه شیرین سخنی گوش ماند

قلمرو ادبی :
گوش ماند: کنایه از سکوت
شیرین سخنی: حسامیزی

گوش و سخن: تناسب
گوش مجاز از : شنیدن

با تشکر از اینکه با ما بودید ، وب درس رو فراموش نکنید ! Webdars.net

معنی شعر درس اول فارسی یازدهم


معنی شعر درس اول فارسی دهم چشمه و سنگ :

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...